آخ جون مامانم خونه است!!
به نام خدا نگارش: ٢٤/٢/٩٢ سلام به عشق مامان امروز را مرخصی گرفتم تا تو خونه بمونم و تو دختر یکی یه دونه ام رو ببرم مهد و بعدش هم بیام دنبالت بیارمت ، همانطور که خودت خواسته بودی / وقتی بهت گفتم خیلی خوشحال شدی صبح که بیدار شدیم لباسهاتو تنت کردم و وسایلتو آماده کردم و بردمت مهد و تحویل مربیای مهربونت دادمت بعد برگشتم خونه و هدیه ای که خریده بودم رو برداشتم و اومدم مهد و یواشکی دادم به مربی تون تا به خاطر اینکه دختر خوبی بودی و کارهای خوبی انجام دادی بهت جایزه بدن (آخه عشق هدیه ای درست مثل مامانت) بعد که دوباره برگشتم دنبالت دویدی و سرافونی که جایزه گرفته بودی رو نشونم دادی و خیلی ذوق کردی /مربیهات هم وسابلت ر...